loading...
دانلود و نقد فیلم | اخبار سینمای جهان
admin بازدید : 1662 شنبه 20 خرداد 1391 نظرات (0)

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/3/68-The-Third-Man/68-The-Third-Man/28-The-Third-Man.jpg

کارگردان :Carol Reed 

نویسنده : Graham Greene

 

 

 

 

بازیگران: Orson Welles, Joseph Cotten ,Alida Valli

جوایز :

برنده اسکار:

بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید

نامزد اسکار:

بهترین کارگردانی، بهترین تدوین

خلاصه داستان :

هولی مارتین برای دیدار دوستش هری لایم(اورسن ولز) به وین می آید اما متوجه می شود همان روز هری طی یک تصادف رانندگی کشته شده است؛هولی مارتین به این حادثه رانندگی مشکوک می شود و ..

DOWNLOAD FILM

 

مرد سوم، یک فیلم نوآر و کلاسیک است، محصولی مشترک از آمریکا و انگلستان، تهیه شده توسط دو مرد مشهور سینما، «دیوید سلزنیک» و «الکساندر کوردا»؛ فیلم مرد سوم قبل از هر چیز یک فیلمنامه بسیار دقیق و حساب شده دارد که توسط یک فیلمنامه نویس حرفه‌ای پرداخت شده است، گفتنی است که ایده اصلی فیلمنامه از یک یادداشت بر روی یک کاغذ آمده است! «کارول رید» که سال‌ها قبل از این شیفته کارهای «گراهام گرین» فیلمنامه نویس بوده، فیلمنامه مرد سوم را به چنگ می‌آورد تا بتواند از آن یک فیلم بسازد. «رید» با آنکه فیلمنامه را خودش ننوشته ولی تا حد زیادی خود را به فیلمنامه نزدیک کرده و موفق شده است با بهره گیری از استعداد خود، بخصوص دید بصری عالی، اثری پر از التهاب و لحظات تکان دهنده خلق کند و در نهایت یک شاهکار درخشان بسازد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/3/68-The-Third-Man/68-The-Third-Man/16-The-Third-Man.jpgمرد سوم، را می‌توان در نوع فیلم‌های کاراگاهی جا داد؛ در فیلم در اصل، کاراگاهی وجود ندارد، اما شخصی به نام هالی مارتینز«جوزف کاتن» نویسنده‌ای ست که از آمریکا به شهر وین می‌آید و در شرایطی قرار می‌گیرد که ناخواسته به یک کاراگاه تبدیل می‌شود. همه چیز از مرگ دروغین و ساختگی «هاری لایم» (اورسن ولز) آغاز می‌شود که برای دوستش هالی قابل درک نیست! و اینجاست که «معمایی» برای «مارتینز» به وجود می‌آید و این معما به جستجویی تبدیل می‌شود که سرتاسر فیلم را فرا می‌گیرد. برای مارتینز معما این است: چگونه دوستش هاری کشته شده است؟ به او گفته‌اند که بر اثر یک سانحه رانندگی جان باخته! ولی به چه طریق و چگونه؟ مارتینز جواب قانع کننده‌ای نمی‌یابد! او در جستجوی خودش به سوالات بی پاسخ و پاسخ‌های مشکوک بر می‌خورد! که برایش قانع کننده نیستند! به طور مثال یکی از شاهدان مرگ هاری لایم به او می‌گوید، کسانی که جسد هاری را حمل کرده‌اند سه نفر بوده‌اند! هویت دونفر از آنها مشخص می‌شود ولی نفر سومی وجود ندارد!؟ برای مارتینز این سوال هم مطرح می‌شود که مرد سوم چه کسی است؟ این مسائل همگی، ذهن مارتینز را به هم می‌ریزد، از طرفی دیگر، عشقش به «آنا» (آلیدا والی) به مشکلاتش می‌افزاید. و همینطور ماموری به نام «کالووی» سد راهش قرار می‌گیرد! او مدام در پی این است که مارتینز را به کشورش برگرداند و به او می‌فهماند که «هاری لایم» در کار خلاف است و داروهای پنی سلین را رقیق کرده و به بیمارن می‌فروشد! مارتینز نمی‌تواند این‌ها را قبول کند (او هاری را دوست دارد) و به همین دلیل به جستجوی حقیقت می‌رود تا همه چیز برایش آشکار شود. در ادامه جستجوهای مارتینز، اتفاقاتی رخ می‌دهد، سرایه داری پیر به قتل می‌رسد، موقعیت «آنا» به خاطر مدارک جعلی به خطر می‌افتد و پای مارتینز نیز به وسط کشیده می‌شود. در جایی دیگر مارتینز در خیابانی در دل تاریکی شب به طور اتفاقی «هاری» را می‌بیند؛ البته برای یک لحظه! هاری برای اولین بار در فیلم ظاهر می‌شود، آن هم به طریقی باشکوه که «کارول رید» ابتدا با نشان دادن نمایی از پاهای هاری که «گربه‌ای» روی کفش‌هایی او می‌نشیند و سپس نمایی از صورتش را در تاریکی می‌بینیم که با روش شدن چراغ یکی از خانه‌ها، نوری بر روی صورت هاری می‌تابد و بالاخره چهره‌اش را می‌بینیم و آن لبخند جاویی!… و بعد که هاری مانند شبهی ناپدید می‌شود. پس از این شک و سوء ظن‌ها برای مارتینز و دیگران بیشتر می‌شود و کار به نبش قبر هاری می‌انجامد و حالا برای همه روشن می‌شود که او زنده است و از این به بعد به عنوان یک قاتل و تبهکار تحت تعقیب قرار می‌گیرد. فیلم با آمدن و اولین حضور لایم شکل دیگری به خود می‌گیرد؛ به نظر می‌رسد که قبل از حضور لایم جایی از فیلم مشکل دارد، هر چند که حضور او را می‌توان قبل از این هم در لحظه به لحظه فیلم احساس کرد (به شخصیت مارلون براندو در اینک آخرالزمان توجه کنید) شخصیت لایم را باید تجسمی واقعی از وقار رو شرارت دانست! او شخصیت غریب و پیچیده‌ای دارد، در او می‌توان هم رفتاری شیطانی دید و هم رفتاری بامزه و گاه شیرین! مشکل اصلی او این است که با جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند ناسازگار و از آن گریزان است و آن را باور ندارد! و به همین دلیل به جنایت روی می‌آورد. شخصیت هاری لایم از طرفی مرا به یاد شخصیت «رابرت دنیرو» در فیلم «راننده تاکسی» می‌اندازد؛ فردی که با محیط و جامعه خود در تضاد است و همین تضاد باعث نابودی‌اش می‌شود. به نظر من «هاری لایم» مرموزترین و غریب ترین شخصیت تاریخ سینماست!

«به امید دیدار هالی»

مرد سوم، به مقابله شدید خیر و شر می‌پردازد، خیر و شری که دو دوست هستند. هالی مارتینز انسانی بی گناه، ساده و معصوم در برابر دوستش که شیفته اوست قرار می‌گیرد، مارتینز نمی‌تواند رفتار بد دوستش را نادیده بگیرد و در نهایت ذهنیتی که از دوستی با او داشته را از یاد می‌برد و در نتیجه هاری را به دام می‌اندازد!… به نظر من مارتینز ماموری ست برای اجرای عدالت در حق لایم تا او را به سزای اعمالش برساند و لایم هم ماموری است تا مارتینز را به این مفهوم عمیق از انسانیت برساند که قیل از آن در زندگی‌اش تجربه نکرده بود.

یکی از نکات مهم فیلم، شهر وین است که از ویژگی‌های آن محسوب می‌شود، خیابان‌ها، کوچه‌ها،خانه‌ها، فاضلاب‌های شهرو… همه اهمیت دارند؛ شهر وین را در فیلم مرد سوم، می‌توان هزار تویی دانست که در هر مسیرش مانعی خطرناک وجود دارد، اینطور به نظر می‌رسد که هیچ امنیتی در این شهر وجود ندارد! البته شهر و مردمش روزهای پس از جنگ خانمان سوز دوم را می‌گذراند و این‌ها همه تاثیرات ناشی از همین جنگ است. و ناگفته نماند فضایی که کارگردان در این شهر ایجاد کرده بی نظیر است. «کارول رید» با استفاده از زوایای کج و غیر عادی دوربین بر آشفتگی شهر اشاره می‌کند و باعث ایجاد دلهره می‌شود، به صورتی که تماشاگر احساس می‌کند هر لحظه ممکن است اتفاقی رخ دهد، و خطر را حس می‌کند. و همچنین، تاریکی، در سراسر فیلم مشهود است. «رید» به کمک سایه‌ها و نیم سایه و نورها، تصاویری شاعرانه را خلق می‌کند. فیلم «مردسوم» را می‌توان به نوعی نیز، بازی نور و سایه نامید. این نکته را می‌توان در سکانس به دام انداختن «هاری لایم» در فاظلاب به وضوح مشاهده کرد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/3/68-The-Third-Man/68-The-Third-Man/15-The-Third-Man.jpg«مرد سوم» یکی از نادر فیلم‌هایی که از جزئیات و ریزه کاری‌های فراوانی تشکیل شده است. توجه داشته باشید که فیلم با مرگ لایم و خاکسپاری او آغاز می‌شود و در پایان نیز با مرگ او و خاکسپاریش تمام می‌شود.

از حیوانات در فیلم استفاده‌هایی شده است. برای شخصیت هاری لایم به گربه نسبت داده شده است که موقعیت شیطانی او را نشان می‌دهد و در چند صحنه این را می‌بینیم.

یکی از بهترین سکانس‌های فیلم، سکانس «چرخ و فلک» است که لایم و مارتینز با هم ملاقات می‌کنند! آنجا که لایم می‌گوید: تو واقعا احساس ناراحتی می‌کنی اگر یکی از این نقطه‌های کوچک (خطاب به آدم‌های زیر پایش) برای همیشه از حرکت بایستد؟ امروزه دوست من، هیچ کس به انسان‌ها فکر نمی‌کند. دولت‌ها به انسان‌ها اهمیت نمی‌دهند، ما چرا باید اهمیت بدهیم؟ … یکی دیگر از صحنه‌های خوب فیلم آن صحنه پایانی فیلم است که مارتینز به خاطر «آنا» از ماشین پیاده می‌شود و به انتظارش می‌ایستد، ولی آنا سر می‌رسد و بی تفاوت از کنارش رد می‌شود! و همه تصورات مارتینز را نابود می‌کند…

مکان «فاضلاب» در فیلم با اهمیت است. هر چه باشد خانه و مخفیگاه «هاری لایم» است!

موسیقی «آنتون کاراس» را نباید از دست داد… شاهکار است و همچنین فیلمبرداری فوق العاده فیلم که قابل تقدیر است.

تیتراژ آغازین فیلم روی یک گیتار با موسیقی «کاراس» محشر است.

«لایم» به «مارتینز»: به امید دیدار هالی!

 

نویسنده: حسن نیازی

منبع: بی خوابی

 

«وین» اشغال شده، روزهای پس از جنگ جهانی دوم را می‌گذراند. «هالی مارتینز» (جوزف کاتن) نویسنده‌ای اهل آمریکا ست که به دعوت دوست خود «هری لایم» (اورسن لز) به «وین» می‌آید. «هالی» با ورودش به شهر باخبر می‌شود که «هاری» در یک تصادف کشته شده است. به زودی معلوم می‌شود که هاری در کار خلاف است و مرگش هم ساختگی ست. هالی بعد از دیدار با هاری از دوستی با او نا امید می‌شود و طرف عدالت را می‌گیرد…

«هری لایم» به پرسه زدن در خیابان های اتریش ادامه می دهد، جایی که با خونسردی پنی سیلین های فاسد برای بچه ها را می فروشد و به شکل سحرآمیزی از مردن بازگشته است.

این فیلم گرم و گیرا و مطبوع هنوز پس از گذشت بیش از 60 سال ابدا بوی كهنگی نمی دهد و همچنان دیدنی است.

من فیلم مرد سوم را نوار نمی دانم اما هر فیلمی با حضور اورسن ولز می بینم فضای حاکم بر فیلم بی اعتمادی و شک است. اینجا هم مخاطب که از آغاز تا انتها همراه هولی مارتین است به هیچکس نمی تواند اعتماد کند؛نه به پلیس می توان اعتماد کرد نه به دوستان هری لایم و معشوقه اش. در ادامه هم با پیدا شدن سر و کله هری لایم نه به آن دوست قدیمی می توان اعتماد کرد و نه به مراسم تدفینش.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/3/68-The-Third-Man/68-The-Third-Man/14-The-Third-Man.jpgتمام داستان فیلم در شهر وین اتفاق می افتد و در ابتدا هم صحبتهایی در قالب نریشن راجع به این شهر می شنویم،اینها همه اشاره به حضور مهم این شهر یا همان مکان وقوع اتفاقات در فیلم دارد و این فیلم می تواند مثال بسیار خوبی در باب اهمیت و کاربرد جغرافیا و مکان در سینما باشد.

اگر دوباره فیلم را با توجه بیشتر به مسئله بالا مرور کنیم به موارد در خور توجه زیادی بر می خوریم؛دو مورد که از بقیه به نظرم پررنگتر می آیند یکی مربوط به سکانس ملاقات هری لایم و هولی مارتین در چرخ و فلک است.این اولین باری است که مخاطب و هولی مارتین می خواهند با واقعیت روبرو شوند،تا اینجا شهری که قصه در آن می گذشت این اجازه را به آنها نمی داده اما وقتی مخاطب به همراه هری و هولی سوار بر چرخ و فلک دقایقی از شهر کنده می شوند می توانند در حرفهای هری لایم،صورت زشت واقعیت را ببینند و البته از آن بالا هری مردم را به شکل نقطه هایی به ما نشان می دهد که کم شدن چندتایشان به نظر او نمی تواند چندان مهم باشد.مورد بعدی درست در نقطه مقابل مکان قبلی بود که به آن اشاره کردیم؛این بار از فراز شهر وین و آسمان روشنش به تونلهای تودرتوی فاضلاب آن می رویم، جایی که سرانجام بلندپروازیهای هری لایم است.

فیلم از مثلث 3 هنرمند بزرگ آن دوران پدید آمده است؛ كارول رید در مقام كارگردان، اورسن ولز نابغه در هیات بازیگر و گراهام گرین در مقام نویسنده فیلمنامه بجز تصاویر خیره كننده، قاب بندی ها و نورپردازی های فكر شده، بازی های خوب و موسیقی تاثیرگذار كه بر تلخی ها و تنهایی های آدم های فیلم اشاره دارد. این فیلم چند صحنه ماندگار هم دارد كه شاید معروف ترین آنها دیدار هری لایم و هالی مارتینز (جوزف كاتن) در فصل چرخ و فلك باشد كه در آن «لایم» جهان بینی بخصوصش را با واضح ترین عبارات برای دوست قدیمی اش تشریح می كند؛ آنجا كه ولز بدون كمترین رنجشی از تلقی خود درباره آدم های پیرامونش كه آن پایین شبیه نقاط كوچكی به نظر می رسند، سخن می گوید و اشاره می كند كه «دوره قهرمان بازی گذشته و من و تو هم قهرمان نیستیم.» او كه به خاطر داشتن پنی سیلین های تقلبی در بازار تحت تعقیب پلیس است جا به جا خود را تبرئه می كند و اعمالش را در نهایت كمك به بهبود شرایط بشر توصیف می كند.

بازی بازیگران پیش از آن كه دیده شود، فهمیده می شد و همین مهم بود. مثلابه همین فیلم «مرد سوم» نگاه كنید. اورسن ولز، بازیگر نقش هری لایم در بخش های زیادی از فیلم اصلاحضور ندارد؛ اما نقش او و حضور او كاملادرك می شود. اصلاانگار همه جا حضور دارد. وقتی هم كه در فصل چرخ و فلك با خطوط شخصیتی او بیشتر آشنا می شویم، تازه می فهمیم چه هیولایی در پس این چهره آرام و خندان پنهان شده است و عجیب این كه با این حال از او متنفر نمی شویم و حتی كمی دلسوزی هم می كنیم.

«مرد سوم» فیلمی مربوط به سال های طلایی سینماست كه در آن هنوز از سینما تقدس زدایی نشده بود. جای بازیگر، كارگردان و نویسنده فیلمنامه در آن روشن بود و همه چیز در بهترین حالت ممكن. فیلمنامه و بازیگر، اساس «روایت» را تشكیل می دادند و كارگردان علاوه بر این «ساختار» اثر را هم شكل می داد.

- اورسن ولز بعدها در سریالی رادیویی حضور پیدا کرد با عنوان زندگی هری لایم، داستانهای این مجموعه به زندگی گذشته هری لایم می پرداخت.

- ماجرای کارول رید و آنتون کاراس آهنگساز اتریشی فیلم هم جالب است، کارول رید ابتدا وی را در یکی از بارهای وین در حال نوازندگی می بیند سپس می خواهد با ضبط فطعاتی از اجرای او از آنها در موسیقی فیلم استفاده کند اما در پایان تصمیم می گیرد تمام موسیقی فیلم را به نوای ساز این نوازنده اختصاص دهد. این فیلم باعث معروف شدن ساز سیتر (سازی شبیه به قانون یا سنتور) در دنیا شد و فقط سه هفته پس از اکران آن، 100 هزار صفحه گرامافون از موزیک متن این فیلم به فروش رسید. آنتون کاراس با همین موسیقی فیلم معروف می شود و یک باشگاه شبانه در وین راه می اندازد به نام مرد سوم و تا روزهای آخر عمرش در آن به نوازندگی مشغول می شود.

- کارول رید رقابت بهترین کارگردانی مراسم اسکار سال 1950 را به جوزف منکه ویتس کارگردان فیلم زیبای همه چیز درباره ایو واگذار میکند.

-رابرت کراسکر مزد تاثیر بسزایش در فیلم را با بردن اسکار بهترین فیلمبردار سیاه و سفید سال 1950 جشن میگیرد.

-جشنواره کن در سال 1949 نخل طلایش را به مرد سوم میدهد.

-در Ten best مجله تایم در سال 1950 مرد سوم در جایگاه سوم بهترین فیلم سال قرار میگیرد.

 

نویسندگان: هادی فخرائیان، مهدی غلامحیدری

منابع: وقت نمایش، جام جم

مرد سوم تقریبا بین دو نمای خاکسپاری اتفاق می‌افتد. اینکه می‌گویم تقریبا به خاطر این است که قبل از نمای اول ِ خاکسپاری، ورود هالی مارتینز (جوزف کاتن) را داریم به وین و آشنایی‌اش با شرایط شهر در سالهای پس از جنگ جهانی دوم که چگونه شهر چهار قسمت شده و یک قسمت را آمریکایی‌ها اداره می‌کنند، یکی را انگلیسی‌ها، یکی را فرانسوی‌ها و یکی را روس‌ها و چه بازار سیاهی درست شده و خلاصه اوضاع نابسامانی است؛ بعد از نمای خاکسپاری دوم، نمای نسبتا بلندی داریم که کالووی (تره‌ور هاوارد)، در مسیر برگشت از قبرستان هالی را سوار ماشینش می‌کند؛ کالووی و هالی سوار بر ماشین از کنار آنا (آلیدا والی) رد می‌شوند که قدم‌زنان جاده را طی می‌کند؛ هالی از کالووی می‌خواهد ترمز کند، پیاده می‌شود؛ کالووی می‌رود؛ هالی زیر درختی منتظر آنا می‌ایستد؛ آنا از دور مسیرش را ادامه می دهد از کنار هالی رد می‌شود و از قاب خارج می‌شود بدون اینکه حتا هالی را نگاه کند؛ هالی سیگاری روشن می‌کند.

هر دو خاکسپاری هم مربوط به یک نفر است: هری لایم (اورسن ولز)

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/3/68-The-Third-Man/68-The-Third-Man/13-The-Third-Man.jpgدر بین این دو خاکسپاری داستانی پرکشش را دنبال می‌کنیم که باید ببیند همین را بگویم که هری در این بازار سیاه وین دارد کارهایی می‌کند که پلیس دنبال اوست؛ هری در مقیاس وسیع پنی‌سیلین تقلبی می‌فروشد و این ماجرا به مذاق هالی که بیست سال است دوست صمیمی هری است بدجور تلخ آمده؛ یکی از نماهای عالی فیلم به نظرم جایی است که هری و هالی داخل چرخ‌و‌فلک شهربازی با هم حرف می‌زنند و هالی بچه‌ها را از‌آن بالا به هری نشان می‌دهد و سعی می‌کند بفهماند به او که کارش چقدر کثیف است و هری در جواب می‌گوید: "در ایتالیا زمان حکومت بورجیاها سی سال ترور و خشونت و قتل و وحشت بود که از دل آن میکل‌آنژ و داوینچی و رنسانس متولد شد. در سوییس که عشق برادرانه شان شهره بود حاصل 500 سال دموکراسی‌شون چی بود؟ ساعت زنگدار." لایم بدین ترتیب فروختن پنی سیلین های فاسد را توجیه می کند.

بعدها گرام گرین گفته بود که این دیالوگ از خود اورسن ولز بوده و از گراهام گرین نبوده است.

اغلب از مرد سوم به عنوان فیلم اورسن ولز یاد می کنند و حتی این شایعه وجود دارد که آن را در عمل ولز ساخته است. اما این مساله تایید شده است که ولز در نوشتن برخی از مشهورترین دیالوگ های فیلم نقش داشته است.

اما گای همیلتن 82 ساله سازنده چند فیلم جیمز باند مانند گلدفینگر و الماس ها ابدی اند که در مرد سوم دستیار کارول رید بوده، هنوز با این ذهنیت که اعتبار این فیلم به خاطر حضور اورسن ولز بوده، می جنگد. او که بخشی از خاطرات و مصالح قدیمی درباره مرد سوم را برای مستند بیکر فراهم کرده است، به کن آمده و می گوید که رید مثل پدرش بوده و او هرچیزی را که می داند، از او آموخته است: آبروی او برایم اهمیت دارد. دوست دارم ببینم که عدالت اجرا شده، یا حداقل عدالتی که من می دانم. به همین دلیل اینجا هستم. هر اتفاقی بیفتد، این ستایش من برای کارول است.

نگاهی به سكانس پایانی

«گراهام گرین» فیلم نامه نویس اثر، از همان آغاز، «هالی مارتینز» (با بازی جوزف كاتن) را، از لحظه ورودش به وین ویران پس از جنگ جهانی دوم، برای شركت در تشییع جنازه دوستش «هری لایم» آزار می دهد. «مارتینز» را كه یك نویسنده خیال پرداز است، افراد محلی نادیده می انگارند، نزدیك ترین دوستش او را فریب می دهد. اما «گرین»، خرد شدن شخصیت «كاتن» را به آخرین سكانس فیلم پیوند می دهد. پس از تشییع جنازه واقعی «هری لایم»، مارتینز منتظر دوست او «آلیداوالی» به امید آشتی مجدد می ماند. اما «والی« در یك سكانس زیبا در طول جاده ای كه دوطرفش را درختان سرو پوشانده است، بی آن كه نگاهی به «مارتینز» بیندازد، از او دور می شود. تماشاگر نیز همراه «والی» از «كاتن» دور می شود. موسیقی مشهور و تكان دهنده «آنتوان كارا» در این سكانس به القای حس صحنه كمك فراوانی می كند. «رابرت آلتمن» كارگردان مشهور آمریكایی چنان شیفته سكانس نهایی «مرد سوم» شده بود كه در سكانس پایانی فیلم «خداحافظی طولانی»، به این فیلم ادای احترام كرده است.

 

نویسنده: مهرزاد میرزایی

منبع: یغما

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
درصورت بروز هرگونه مشکل و یا ارائه پیشنهاد و انتقاد، ما را از طریق لینک زیر در جریان بگذارید. باتشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 621
  • کل نظرات : 54
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 410
  • آی پی امروز : 104
  • آی پی دیروز : 126
  • بازدید امروز : 723
  • باردید دیروز : 233
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,559
  • بازدید ماه : 4,406
  • بازدید سال : 28,196
  • بازدید کلی : 1,138,901
  • کدهای اختصاصی
    جدول فروش فیلم ها
    فیلم (هفتــــــــگی) فروش
    Think Like a Man Too$29.2 M
    22 Jump Street$27.5 M
    Dragon 2 $24.7 M
    Jersey Boys$13.3 M