loading...
دانلود و نقد فیلم | اخبار سینمای جهان
admin بازدید : 626 سه شنبه 03 مرداد 1391 نظرات (0)

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/1-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpg

کارگردان : Peter Jackson http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/1-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpg

نویسنده : J.R.R. Tolkien

بازیگران: Elijah Wood, Ian McKellen ,Orlando Bloom

 جوایز :

برنده اسکار:

 بهترین فیلم،بهترین کارگردانی،بهترین فیلم‌نامه اقتباسی،بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: رابرت دنیروبهترین موسیقی فیلم،بهترین کارگردانی هنری

 نامزد اسکار:

 بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوه های ویژه، بهترین چهره پردازی، بهترین ترانه

خلاصه داستان :

«داستان در سرزمین میانه اتفاق می افتد و در مورد «ارباب تاریکی هاست» که در جست وجوی «حلقه یگانه» که خود ساخته است ولی سال ها پیش در جنگ از دست داده و حالا از محل آن خبر ندارد، می باشد. فیلم با صدای «گالادریل» شروع می شود و ساخت حلقه یگانه توسط ارباب تاریکی، «سائورون» را نشان می دهد، سائورون می خواهد کل سرزمین میانه را تسخیر کند ولی آخرین اتحاد «الف ها و آدم ها» جلوی پیشروی سپاه او را می گیرد، تا این که خود وارد جنگ می شود و پادشاه آدم ها «الندیل» را می کشد. سپر الندیل شاهزاده «ایسیلدور» درصدد انتقام کشته شدن پدرش به «سائورون» حمله می کند و با تیغه شکسته شمشیر پدرش، دستی که حلقه یگانه بر آن بود را قطع می کند. جسم سائورون از بین می رود ولی روحش به دلیل این که با حلقه پیوند خورده است نابود نمی شود. تا وقتی که حلقه در آتش «کوه هلاکت» (همان جا که ساخته شده است) از بین نمی رفت، «سائورون» نیز زنده بود ..

دانلود فیلم

«داستان در سرزمین میانه اتفاق می افتد و در مورد «ارباب تاریکی هاست» که در جست وجوی «حلقه یگانه» که خود ساخته است ولی سال ها پیش در جنگ از دست داده و حالا از محل آن خبر ندارد، می باشد. فیلم با صدای «گالادریل» شروع می شود و ساخت حلقه یگانه توسط ارباب تاریکی، «سائورون» را نشان می دهد، سائورون می خواهد کل سرزمین میانه را تسخیر کند ولی آخرین اتحاد «الف ها و آدم ها» جلوی پیشروی سپاه او را می گیرد، تا این که خود وارد جنگ می شود و پادشاه آدم ها «الندیل» را می کشد. سپر الندیل شاهزاده «ایسیلدور» درصدد انتقام کشته شدن پدرش به «سائورون» حمله می کند و با تیغه شکسته شمشیر پدرش، دستی که حلقه یگانه بر آن بود را قطع می کند. جسم سائورون از بین می رود ولی روحش به دلیل این که با حلقه پیوند خورده است نابود نمی شود. تا وقتی که حلقه در آتش «کوه هلاکت» (همان جا که ساخته شده است) از بین نمی رفت، «سائورون» نیز زنده بود، «ایسیلدور» جذب حلقه شد (این جاست که انسان به رسم همیشه وسوسه می شود) و از نابودکردن آن پرهیز کرد ولی در راه بازگشت در جنگ گروهی و حمله ارک ها(طرفداران سائورون) کشته شد، حلقه در رودخانه افتاد و برای هزاران سال گم شد. تا این که «گالوم» آن را پیدا کرد، حلقه به او عمری طولانی و غیرعادی داد و او برای ۵۰۰سال در غار زندگی کرد تا این که حلقه از فرصت استفاده کرد از گالوم جدا شد و خود را در راه «هابیتی» (موجودات کوچکی با گوش های بزرگ و خاص) به نام «بیلبو بگنیز» قرارداد، ماجرای فیلم از این جا شروع می شود و داستان رسیدن حلقه به فرودو بگینز و سفر او به «ریوندل» و از آن جا رفتن برای نابودی حلقه و خطرات راه در قسمت های بعدی ادامه پیدا می کند. فرود و در این کار تنها نیست و یازده نفر او را در این سفر یاری می کنند و.. »

یاران حلقه بخش نخست سه‌گانهٔ سینمایی ارباب حلقه‌ها است که پیتر جکسون در سال ۲۰۰۱ بر اساس کتابی با همین نام اثر جی آر آر تالکین ساخته است.

«احتمالا دو گروه وجود دارند که از اقتباس سینمایی پر زرق و برق جی. آر. ار تالکین«ارباب حلقه‏ها»به یک اندازه ترسیده‏اند، یکی دوستداران و طرفداران پر و پا قرص کتاب و گروه دیگر آنهای که سرتاسر زندگی‏شان از آن‏ دوری گزیده‏اند. امّا قطعا هر دو گروه از نتیجه کار پیترجکسون سازندهء فیلم‏ راضی و خشنودند؛چراکه او در مواجهه با هولناکترین فانتزی کلاسیک تاریخ‏ کاری قهرمانانه انجام داده است.

 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/3-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpgجکسون برای تبدیل کتاب به فیلم ناگزیر شده آن‏را به فشرده‏ترین حالت ممکن‏ تبدیل کند. او به عنوان کارگردان و یکی از فیلمنامه‏نویسان «ارباب حلقه‏ها»به‏ خوبی دانسته که آنچه مردم در داستان می‏پسندند، صحنه‏های جنگ میان خیر و شر است. در جشن صد و یازدهمین سالگرد تولد بیلبو، او حلقه‏ای به برادرزاده‏اش‏ فرودو-باا بازی الیجاوود. می‏دهد و همین حلقه، فرودو را بدل به نقطهء نقل‏ درگیری‏های مربوط به آینده دنیا می‏کند. حلقه که به همراه خود«سنگدلی، بدخواهی‏ و تمایل به سلطه بر تمامی زندگی» یک جادوگر شیطانی دارد، باید در سرزمین‏ موردور از این بین برود، یعنی همان جایی‏که به وجود آمده است. حتی گاندالف‏ جادوگر هم از این لحقه هراس دارد.

 

در این میان هر گروهی که تمایل به تصاحب حلقه دارد، به نوعی فریب قدرت‏ آن‏را خورده و به فساد و تباهی کشیده می‏شود. حال دیگرچه تفاوتی می‏کند. حلقه به دست چه کسانی بیفتد؛آنها که مقاصد خیرخواهانه دارند و یا افرادی‏ که فقط به خود و منافعشان می‏اندیشند. بدین ترتیب«ارباب حلقه‏ها»لبریز از صحنه‏های درگیری و تعقیب برای در دست گرفتن قدرت می‏شود. پیتر جکسون‏ هم جوهره داستان را در خدمت این صحنه‏های هیجان‏انگیز قرار داده تا به نوعی‏ به خواست مخاطبان پاسخ گفته باشد.

 

کتابهای تالکین در عصری نوشته و سینه‏به‏سینه نقل شد که فانتزی هنوز مثل‏ جهان امروز به فرهنگ غالب تبدیل نشده بود به همین دلیل است که بخش‏ اعظم از فیلم برای آنهایی که حتی کوچکترین آشنایی هم با کتاب ندارند، آشنا به نظر می‏رسد. می‏توان در بخشهایی«ارباب حلقه‏ها»را تا حدودی مشابه‏ «جنگ ستارگان»و خود جکسون را دنباله رو جرج لوکاس دانست. گویی او در ساخت اثر به«جنگ ستارگان»و همهء فیلم‏های که در 30 سال اخیر شامل‏ جنگ‏های حماسی فراجهانی بوده‏اند نظر داشته است. در هیچ کجای فیلم جایی‏ برای زنان در نظر گرفته نشده و زنانی هم که درگیر ماجرا می‏شوند چنان حضور کوتاهی دارند که گویی شبح و اوهام هستند.

 

جکسون برای اینکه تماشاگران بتوانند میان گروه‏های درگیر تمایزی قابل شوند، موهای افراد هر گروه را به‏ سبک گروه‏های موسیقی دهه هفتاد آرایش کرده است؟ گروه‏هایی نظیر آئرواسمیت، پیتر فرامپتن و برادران آلمن»

 

 

 

منتقد: کنت توران- لس آنجلس تایمز

 

«در اولین نگاه به سه‏گانه«ارباب حلقه‏ها»آنچه جلب توجه می‏کند، اعداد و ارقام هستند. هر سه فیلم این مجموعه به صورت پی‏درپی و در زمانی معادل‏ 274 روز و صرف بودجه 300 میلیون دلار درخام نیوزیلند ساخته شد و همین‏ امر کافی است تا چشم هر بیننده‏ای از شگفتی گرد شود. اما هوش، هنر، خلاقیت و احساس پیتر جکسون چنان به ثمر نشسته که در تماشای اولین‏ قسمت از تریلوژی«ارباب حلقه‏ها». همه حواشی پروژه و دلارهای هزینه شده‏ به فراموشی سپرده می‏شوند.

 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/4-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpgخط داستانی فیلم بسیار ساده است:نه نفر در سفری خطرناک برای نجات‏ جهان به پیش می‏روند. اما ماجراها و رویدادهای این سفر و ذات و جوهره آن‏ جهان به قدر کافی پیچیده و عجیب است که سادگی داستان رخ نمی‏نمایند و این دقیقا همان چیزی است که جی. آر. ار تالکین مد نظر داشته است. این‏ نویسنده موفق به قدری کمال‏گرا و مسامحه‏گر بود که برای نوشتن کتاب هزار صفحه و اندی‏اش بیش از 14 سال وقت صرف کرد و می‏توان گفت که‏ جکسون هم در مقام کارگردان، نویسنده و تهیه‏کننده «ارباب حلقه‏ها» تمامی‏ سعی خود را به کار برده تا به اصل داستان وفادار بماند. آنچه این روزها با موفقیت بر پرده سینماهای ایالات متحده و اروپاست نشان می‏دهد که فیلمساز در کار خود کاملا موفق بوده است.

 

مهم‏ترین کار او در جریان تولید«ارباب حلقه‏ها»، توجه ویژه او به خلق‏ شخصیت‏هاست. فیلم همانند اثر موفق پیشین او یعنی «مخلوقات آسمانی»، درامی روانشاسانه نیست. واقعا از عجایب روزگار است که فیلمسازی چون‏ جکسون با علاقه شدیدی به پیچیدگی‏های فطرت بشری، اشتیاق خود را به‏ خلق اثری حماسی با بودجه سرسام‏آور نشان دهد و در عمل هم این همه‏ تفاوت را به منصه ظهور برساند. شخصیت‏های فیلم نه تنها با هوشمندی به‏ تصویر کشیده شده‏اند، بلکه انتخاب بازیگران هم با همان زیرکی و زکاوت‏ انجام شده شده‏اند، بلکه انتخاب بازیگران هم با همان زیرکی و زکاوت‏ انجام شده است؛حتی اگر برخی انتخاب‏ها چندان عاقلانه نباشند. کیت‏ بلانشت در نقش ملکه گالادریل، عالی است. ولی شگفتی اصلی را باید لیوتایلر دانست که یکی از بهترین نقش آفرینی‏هایش را به عنوان شاهزاده آرون ارایه‏ می‏دهد.

 

شاید بتوان برای هریک از نه شخصیت جستجوگر«ارباب حلقه‏ها» جایگزین‏ مناسب دیگری معرفی کرد، اما بی‏تردید یان مک کلن 62 ساله به نقش‏ گاندالف جادوگر، شخصیت مرکزی و بی‏بدیل فیلم لقب می‏گیرد. دیدن جیمز ویل «خدایان و هیولاها» در هیبت یک جنگجوی تمام و کمال علیه نیروهای‏ شر یعنی درک توانایی‏های بازیگری بزرگ و کم‏نظیر.

 

گرچه«ارباب حلقه‏ها» دو ساعت و 58 دقیقه به طول می‏انجامد، اما از حس‏ ماجراجویانه فیلم هرگز کاسته نمی‏شود و قهرمانان داستان خطرات فراوانی‏ را از سر می‏گذرانند»

 

این یادداشت ها بعد از اکران قسمت اول فیلم نوشته شده اند.

نیوزیلند، دهکده‏ای در شایر. فرودوبگینز در صد و یازدهمین سالروز تولد عمرش بیلبو و پس از ناپدید شدن او، صاحب حلقه‏ای می‏شود که بیلبو آن‏ را طی ماجرایی طولانی نصاحب کرده است. بنابر اعلام گاندالف جادوگر، این حلقه قرن‏ها پیش و به‏ دست سارون ساخته شده و برای حکومت بر بخش‏ وسیعی از سرزمین او به کار می‏رفته است. حالل سارون با دانستن جای حلقه، 9 نفر از سواران سیاه‏ و شرور خود را برای بازپس گرفتن آن فرستاده که‏ اگر حلقه به دست سارون بیفتد، مردم آزاد منطقه‏ به هلاکت و نیستی دچار می‏شوند.

 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/5-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpgگاندالف ضمن ترغیب فرودو از او می‏خواهد که حلقه‏ را به خارج از منطقه شایر و دهکده بری ببرد. در آن‏جا، آنها مورد حمله سه سوار سیاه قرار می‏گیرند، اما فردی به نام استرایدر به آنها پیناه می‏دهد و از آن‏ پس رهبری گروه را به عهده می‏گیرد. حمله مجدد سواران در تپه‏ای در همان حوالی به لطف قدرت‏ حلقه با شکست مواجه می‏شود. فرودو که به سختی‏ مجروح شده، توسط زنی به نام ارون و نامزدش به‏ منطقه امن ریوندل منتقل می‏شود و در انجا به‏ عمویش بیلبو و گاندالف می‏پیوندد که به تازگی از چنگال سارومن جادوگر و نیروهای سارون گریخته است. در جلسه‏ای این سه نفر تصمیم می‏گیرند حلقه را به‏ سرزمین موردور که محل ساخته شدن آن است، برگردانند. فرودو که خود داوطلب انجام این مأموریت‏ خطرناک شده به همراه 8 نفر دیگر از دوستانش شامل‏ سام، مری و پییپین، لگولاس، آراگرن، بورومیر و گاندالف‏ پای در راه می‏گذارد. این عده در کوه‏های مه گرفته و در قلمرو مردان سارون پیش می‏روند.

 

گاندالف درگیر جنگی با روح شیطانی بالروگ می‏شود و سایرین به همراه حلقه گریخته و وارد قلمرو ملکه‏ گالادریل می‏شوند. سپس سوار پرقایق شده و بر روی‏ رودخانه بزرگ به سوی جنوب می‏روند. بورومیر می‏خواهد حلقه را از فرودو بگیرد و آن‏را برای رهایی مردم منطقه‏اش‏ از شر سارون ببرد، امّا فرودو می‏گریزد و همراه سام به‏ سمت موردور می‏رود. مری و پیپین که توسط نیروهای‏ شرور محاصره شده‏اند، توسط بورومیر نجات می‏یابند و بورومیر در این راه جان خود را از دست می‏دهد. آراگرن، لگولاس و گیملی بر آن می‏شوند تا با سرگرم کردن‏ تعقیب‏کنندگان، به فرودو و سام این امکان را بدهند که‏ راحت‏تر به مقصد خود در شرق برسند.

 

فیلم «ارباب حلقه ها» بر اساس مجموعه کتاب های «جی. ار. ام. تالکین» ساخته و عرضه شده است. تالکین در سال ۱۹۷۳ در و اجل به او اجازه نداده که شیرینی، تصویری شدن آثارش را بچشد و موفقیتی این چنینی را درک کند. اما کتاب های مذکور برای خود مشتریان و طرفداران تقریباً ثابتی پیدا کرده اند. هالیوود و سینما تا پیش ار این به سراغ این منبع عظیم فانتزی و ماجرایی نرفته بود. البته رالف باکشی، انیماتور معروف، 24 سال پیش یک نسخه انیمیشن بر اساس نیمی از افسانه ارباب حلقه ها ساخت و ارائه کرد.

 

ارباب حلقه ها رویکرد کاملاً متفاوتی را در برخورد با مقوله جلوه های ویژه اتخاذ کرده است. این فیلم به رغم بهره گیری گسترده اش از انواع جلوه های ویژه رایانه ای و دیجیتالی، هرگز مقهور و مرعوب این جلوه های ویژه پیشرفته اش نمی شود. در کمال تعجب شاهدیم که جلوه های ویژه به رغم تمامی اعجاب برانگیز بودنش، نه تنها به خط داستانی قوی فیلم و مایه های غنی دراماتیک آن، هیچ لطمه ای وارد نکرده است بلکه سبب تقویت آن نیز شده است.

 

این ویژگی، مهم ترین و قابل ستایش ترین ویژگی فیلم ارباب حلقه ها به شمار می رود. فیلم در عین حال که چشمان تماشاگر را به سوی خود خیره می کند و او را در دنیایی از اکشن و ماجرا و فانتزی غرق می کند، همچنین ارتباط مداوم و بسیار نزدیک تماشاگر را با کاراکتر های متنوعش حفظ می کند، و این دستاورد کمی برای فیلمی در ژانر فوق، نیست.

 

این فیلم از معدود فیلم هایی است که سرسپردگی عمیق کارگردانش را به رمان اصلی نشان می دهد «پیتر جکسون» تمام توانایی اش را برای ادای دین و احترام به کار گرفته و نتیجه ای جذاب از فیلم ساز و نویسنده خلق کرده است. یکی از نکات قابل توجه سه گانه «ارباب حلقه ها» حس تشویش و نگرانی است که در بیننده ایجاد می شود، در این حماسه زیبا همان حس تعلیقی که در شخصیت های فیلم موجود است، بدون کم و کاست به مخاطب القا می شود.

 

یکی دیگر از ویژگی های فیلم، سکانس های اکشن آن است که بدون اینکه از خون و خون ریزی در آن ها نشانی باشد، تماشاگر را به سر حد هیجان می رساند. ضرباهنگ استادانه فیلم که ثمره کار خلاقه پیتر جکسون نیوزیلندی است نیز عامل بسیار مهمی است تا تماشاگر از تماشای این فیلم طولانی سه ساعته دچار خستگی و کسالت نشود. «ارباب حلقه ها» از معدود فیلم هایی است که هر چه جلوتر می رود جذاب تر و تماشایی تر می شود و این موکد قدرت و توانایی کارگردان می باشد.

 

موسیقی متن هاوارد شور، فیلمبرداری اندرو لزنی، تدوین جان گیلبرت، طراحی تولید گرانت میجر، و نیز کار طراحان لباس و گریم، همگی در سطح بسیار بالایی است.

 

اما ارباب حلقه ها از عیب و ایراد مبری نیست. رگه ها و مایه های رمانتیک فیلم، درست از کار در نیامده است. علاوه بر این برخی از کاراکتر ها به درستی پرداخته نشده اند. نکته دیگر، از کف رفتن غنای ادبی کتاب تالکین است. در کتاب، ما با «هابیت» هایی رو به روییم که می نوازند و شعر می خوانند. به نظر برخی از طرفداران کتاب، این بخش از کتاب اهمیت بسیاری داشته که از سوی فیلمنامه نویسان و کارگردان حذف شده است. همچنین بسیاری از کاراکتر های کوچک و حاشیه ای – اما جذاب – که در کتاب وجود دارند، از فیلم حذف شده اند. البته باید به این نکته توجه داشت که برگرداندن یک کتاب 1000 صفحه ای به یک فیلم سینمایی، به خودی خود سبب حذف بسیاری از بخش های کتاب می شود.

"پیتر جکسون در 31 اکتبر 1961 در نورث آیلند کشور نیوزیلند به دنیا آمد. وی از همان کودکی علاقه خود به فیلم سازی را نشان داد. جکسون در 22 سالگی در تدارک فیلمی ماجرایی به نام " بدمزه" بر آمد که زندگی اش را تغییر داد. فیلم در کن با استقبال رو به رو شد و چندی بعدبه دلیل طنز غریب و استفاده فراوان از جلوه های ویژه تبدیل به اثری متمایز شد. پس از موفقیت نسبی بدمزه جکسون در مقام کارگردان خود را شناساند.

 

جکسون نخستین فیلم حرفه ای اش را در سال 1992، به نام مرده مغز ساخت. آثار اولیه جکسون در عرصه جهانی فیلم های متوسط و بعضا سطح پایینی هستند ، اما با توجه به ساختشان در کشور نیوزیلند ، هزینه کم و نوآوری هایی که جکسون از خود نشان داده قابل توجه هستند. جکسون عمده فیلم نامه هایش را با همکاری همسرش فرانسیس والش ( Fran Walsh ) می نویسد.

 

در سال 1996 جکسون فیلم«اشباح علیه اشباح» را با بودجه‏ای کمتر از آنچه پیش‏بینی می‏شد ساخت اما این فیلم با استقبالی که شایسته‏اش‏ بود مواجه نشد.در همان دوران تحقیقاتی در خصوص حقوق اقتباس از رمان«ارباب حلقه‏ها» انجام می‏داد.

 

ارباب حلقه ها ، شاهکار جی.ار.تالکین ( J.R.Talkin ) از جمله داستان های بسیار محبوب در نزد غربیان بود که سینما بارها بر روی آن دست گذاشته بود و برای به تصویر کشیدن آن کمپانی های بزرگی برای خریدن حق اقتباس آن پیش قدم شده بودند. اما سرانجام پس از چندین بار واگذاری پروژه سرانجام کمپانی نه چندان بزرگ ( در مقایسه با کمپانی های دیگر ) نیولاین ( New Line Cinema )بود که پذیرفت ذهنیت درخشان تالکین را در خلق ماجرایی حماسی و اسطوره ای با ویژگی های منحصر به فرد به فیلم برگرداند.

 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/250/4-Pulp-Fiction/2/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/15-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring/6-The-Lord-of-the-Rings-The-Fellowship-of-the-Ring.jpgبا وجود آنکه ساخت ارباب حلقه ها خود یک ریسک بزرگ بود ، سپردن آن به دست کارگردانی جوان و نه چندان مشهور ، ریسک بزرگتری بود. با وجود این جکسون نه تنها از پس این پروژه به خوبی برآمد بلکه پس از درخشش این فیلم توانست خود را به عنوانی فیلم سازی طراز اول معرفی کند ، فیلم سازی که می توان به راحتی بر روی او سرمایه گذاری کرد. جکسون خود درباره سه گانه ارباب حلقه ها گفته است:

 

« کار بزرگی بود ، ولی آن را فیلمی شخصی قلمداد می کنم. این مهم ترین فیلم زندگی من است. وقتی 18 ساله بودم کتاب تالکین را خواندم و از آن به بعد همیشه بی صبرانه منتظر بودم تا فیلمش هم ساخته شود. بیست سال گذشت و من دیگر توانم را از دست دادم... با یاد آوری گذشته به گمانم در ابتدا قدری خام بودیم. فکر نمی کنم در ابتدا هیچ کس می دانست که کار چقدر دشوار و پیچیده خواهد بود. به هر حال ما دست به کار شدیم و فکر کردیم که می توانیم آن را به انجام برسانیم...»

 

این پروژه با نگارش فیلمنامه در سال 1997 شروع شد.چند ماهی کار تدارکات به طول‏ انجامید،و کل کار فیلمبرداری در عرض 15 ماه‏ انجام گرفت و تقریبا نزدیک جشن نوئل سال‏ 2000 به پایان رسید.روی هر سه اپیزود همزمان‏ کار می‏شد.و به همراه گروهش بعد از پایان کار فیلمبرداری بلافاصله کارهای بعد از تولید اپیزود اول را آغاز کرد.اما جکسون با وجود حجم بالای‏ کاری که انجام می‏دهد همچنان چاق و جوان‏ باقی‏مانده و نسبت به 13 سال پیش که اولین‏ فیلم خود را در کن ادائه داد تغییر زیادی نکرده‏ است.

 

 

 

شرح گفتگو:

 

>فکر می‏کنید نسبت به زمانی‏که‏ طی تعطیلات آخر هفته در باغ‏ اختصاصی خودتان فیلم می‏ساختید تفاوت فاحشی کرده‏اید؟

 

-خیلی جالب است...امسال در کن بیست‏ و شش دقیقه از فیلم«ارباب حلقه‏ها»در همان سالنی به نمایش درآمد که سیزده سال‏ پیش«ذائقة بد»به نمایش درآمده بود.فکر نمی‏کنم به عنوان یک فیلمساز واقعا تغییر چندانی کرده باشم.من فیلم‏های متفاوتی‏ می‏سازم که همه آنها یک وجه مشترک‏ دارند؛همه آنها مخاطب خود را به مکان‏هایی‏ می‏برند که در واقعیت امکان حضور در آن‏ مکان‏ها وجود ندارد.آلفرد هیچکاک می‏گفت: «بعضی از فیلم‏ها برش‏هایی از کیک هستند.» من عاشق چنین برداشتی از سینما هستم و با آلفرد کاملا هم عقیده‏ام.نقطهء اشتراک‏ «ذائقة بد»و«ارباب حلقه‏ها»در اینجاست‏ که هر دو فیلم شما را به سوی تجربهء چیزی‏ غیر متعارف رهنمون می‏سازند.

 

«ارباب حلقه‏ها»نقطهء اوجی است که می‏توان‏ برای یک سفر سینمایی متصور شد. همه دست‏اندرکاران این پروژه‏ احساس مشترکی دارند؛همگی‏ احساس می‏کنند که در تکوین‏ واقعهء منحصر به فردی دخالت‏ داشته‏اند.

 

تصور می‏کنم آدم چنین احساسی را فقط یک‏ بار در زندگی تجربه می‏کند.هرچه در آینده‏ بسازم به این اثر شباهت نخواهد داشت.دیگر هرگز این فرصت را نخواهم داشت که پانزده‏ ماه پشت سر هم روی یک پروژه کار کنم. هرگز گروه بازیگرانی چنین هماهنگ نخواهم‏ یافت.وقتی گروهی چنین تجربه‏ای را پشت‏ سر می‏گذارند به اعضای یک خانواده بدل‏ می‏شوند.اما در یک پروژهء عادی همه جمع‏ می‏شوند،کار فیلمبرداری ملی هشت تا ده‏ هفته انجام می‏شود و بعد هرکس پی زندگی‏ خود می‏رود.در طول این همکاری‏ها،گاه‏ دوستی‏های عمیقی شکل می‏گیرد.اما وقتی‏ کار پانزده ماه به طول می‏انجامد این دوستی‏ها ابعاد دیگری به خود می‏گیرند.حتی در اوج‏ خستگی همه باهم شوخی می‏کردند و هیچ‏ تنشی وجود نداشت.

 

>آیا برای درک«ارباب حلقه‏ها» خواندن کتاب‏های تولکین امری‏ اجتناب‏ناپذیر است؟

 

-نه،این فیلم‏ها برای کسانی‏که ااثر تولیکن‏ را خوانده‏اند و آنها را دوست دارند و نیز کسنی‏ که هرگز آنها را نخوانده‏اند قابل درک است. داستان به شیوه‏ای کاملا ساده و مستقیم‏ روایت شده تا مخاطبین بتوانند آن‏را دنبال‏ کنند.البته امیدوارم همین‏طور باشد.کسانی‏ که کتاب تولکین را نخوانده‏اند از این امتیاز بزرگ برخوردارند که نمی‏دانند چه اتفاقاتی‏ در طول داستان رخ خواهد داد.پس فیلم‏ برای این عده جالب‏تر خواهد بود.

 

>نظرتان دربارهء نسخه‏ای که رالف‏ باکشی در سال 1978 ساخته‏ چیست؟و آیا روی شما تأثیر به‏ خصوصی داشته؟

 

-برایم جالب بود چون وقتی آن‏را دیدم هنوز کتاب را نخوانده بودم.این فیلم مرا به خواندن‏ کتاب ترغیب کرد.فکر می‏کنم نیمه اول‏ فیلم خوب پیش رفته اما در نیمه دوم همه صحنه‏ای از چیز مبهم و درهم و برهم است.یک مقدار فیلم ارباب حلقه‏ها گیج شدم به علاوه این فیلم داستان را تا پایان‏ روایت نمی‏کند.

 

>مدت‏های مدیدی این تصور وجود داشت که کتاب تولکین قابل‏ اقتباس سینمایی نیست.کار روی‏ چنین اثر حساسی دشوار نبود؟

 

-هم خوشحال بودم و هم متأثر!برای من‏ بهترین روش اقتباس این بود که بخشهایی‏ از اثر را که دوست داشتم ببینم،به تصویر بکشم.به تعداد خوانندگان این کتاب تفسیرهای متعدد از آن وجود دارد.هرکسی‏ برداشت خودش را دارد.من این شانس را داشتم که برداشت شخصی خودم را به تصویر بکشم حتی اگر ربطی به چیزی که سایرین‏ می‏توانند از آن متصور شوند نداشته باشد.

 

>آیا با چیزی مواجه شدید که‏ به تصویر کشیدنش دشوار باشد؟

 

-خیلی چیزها!می‏شود به متن وفادار بود اما نه کاملا.نوشته و تصویر دو چیز کاملا متفاوت‏ هستند.روایت داستانی در سه فیلم،حتی‏ اگر مربوط به سه کتاب باشد،عملیات متفاوتی‏ را می‏طلبد.براای تبدیل قصه با فیلم مجبور هستی کارهایی مثل متراکم کردن،جدا ساختن،حذف...انجام دهی.بعضی از عناصر کتاب روی پرده خوب از آب در نمی‏آیند.آنچه باید تغییر کند پدیدار می‏شود. در نهایت امیدوارم تغییراتی که ایجاد کردم‏ دوستداران تولکین را عصبانی نکند.

 

>می‏توانید یک‏ مثال‏ در این‏ رابطه بزنید!

 

-مثلا مجبور شدیم شیوهء روای داستان را تغییر دهیم کتاب به‏طور همزمان تعداد زیادی‏ پرسوناژ گوناگون را ارائه می‏دهد،تولکین‏ تمایل داشته هر پرسوناژ را تا لحظه‏ای که‏ همگی دور هم جمع می‏شوند دنبال کند.در کتاب سایر پرسوناژها آنچه برایشان اتفاق‏ افتاده را رونایت می‏کنند.اما در فیلم چنین‏ چیزی ممکن نبود و ترجیح دادیم آنچه در زمان واقعی اتفاق می‏افتد را نشان دهیم. بدین ترتیب گره‏های مختلف داستان به‏طور منطقی در نقطه‏ای باهم تلاقی پیدا می‏کنند.

 

>در رابطه با استفاده از تصاویر ترکیبی،آیا از تجربیاتی که موقع‏ کسب کردید بهره‏مند شدید؟

 

-من این تجربه را مدیون رابرت زمکیس‏ هستم‏[مدیر تولید فیلم اشباح علیه اشباح‏]. زمکیس عقیده دارد که تصاویر ترکیبی تنها وسیله‏ای در خدمت فیلمساز هستند؛مثل‏ دوربین،لنز،جرثقیل یا تراولینگ...طرز تفکر جالبی است.این جلوه‏های کامپیوتری‏ هستند که به تصویر کشیدن اثری چون‏ «ارباب حلقه‏ها»را میسرکرده‏اند.زمانی‏ طولانی اقتباس از این رمان امری غیر ممکن‏ بود به عنوان مثال تنها دو سال است که‏ برنامه‏های کامپیوتری امکان نمایش دقیق‏ موها و پوست حیوانات را به صورت تصاویر ترکیبی برایمان فراهم آورده‏اند. برنامه‏های گوناگونی در دسترسمان بود اما مجبور شدیم برنامه‏هایی هم برحسب نیازمان‏ طراحی کردیم این امکان را فراهم می‏ساخت‏ تا همه پرسوناژهای حاضر-حتی وقتی‏ تعدادشان به 20000 نفر می‏رسید-دارای مغز و هوش باشند.با انتخاب هرکدام از پرسوناژها تصویری ظاهر می‏شد که درواقع تصویر همان صحنه از زاویه دید آن پرسوناژ بود،و آنچه او در مقابلش می‏دید می‏توانست‏ تعیین‏کننده رفتارش باشد.

 

این موضوع به‏طور قابل توجهی به کار حرکت‏ دادن پرسوناژها کمک می‏کرد.تنها کافی بود آنها را در دورنمایی رها کنیم، دیگر خودشان قادر بودند فی البداهه حرکت‏ کنند.شاید کمی مضحک به نظر برسد. طوری طراحی شده بود که بعضی از کامپوترها به عنوان اهالی اورک و بعضی به عنوان‏ گوندوریان‏ها واکنش نشان دهند.تنها کافی‏ بود یک کلید را فشار دهیم.بعضی از آنها با دیدن پرسوناژهای دیگر به جای نبرد پا به فرار می‏گذاشتند.با مشاهدهء این منظره‏ این ایده در ذهن آدم شکل می‏گرفت که‏ کامپیوترها واقعا باهوش‏تر از انسانها شده‏اند! چطور بازیگران بدون اینکه چیزی‏ در مقابلشان باشد بازی می‏کردند؟ -این مسأله مشکلی برایشان ایجاد نمی‏کرد.وقتی در حال گرفتن صحنه‏ای‏ بودیم که یان مک کلین(در نقش‏ گاندالف)برای نخستین بار آن موجود غول‏ پیکر را می‏بیند درواقع در مقابلش چیزی‏ نبود جز یک تکه چوب قرار داده شده بود.او ظاهر این موجود کریه را تنها چند ماه بعد کشف کرد.بازیگران بهاین شیوه عادت‏ دارند.تظاهر کردن،حرفه آنهاست.آنها باید در ذهنشان لحظه‏ای را تجسم کنند که در واقعیت وجود ندارد،و باید موفق شوند مخاطب‏ را به باور آنچه که وجود خارجی ندارد رهنمود سازند.

 

>چطور موفق شدید این‏ پرسوناژهای کوتوله را ما بین‏ پرسوناژهایی به این بلندی جای‏ دهید؟

 

-با خواندن کتاب خیلی زود درمی‏یابیم که‏ پرسوناژها خیلی کوتاه قد هستند اما در طول‏ داستان به این موضوع‏ عادت می‏کنیم و کم‏کم‏ آن‏را فراموش می‏کنیم. ولی همین کوتوله‏ها به‏ سوی ماجراجویی در دنیای شرور آدم بزرگ‏ها کشیده می‏شوند.برای‏ نشان دادن این دو گروه‏ در کنار هم از تکنیک‏های‏ بسیار پیچیده‏ای استفاده‏ کردیم،مثل پردهء آبی و... همچنین به عنوان بدل‏ کوتوله‏ها از افرادی با قدی زیر یک متر استفاده‏ کردیم.البته بدل‏های بلند قد هم داشتیم که پیتر جکسون‏ بلندترین آنها نزدیک به دو متر و سی سانت‏ بود.

 

>چطور تهیه‏کننده قبول کرد که کار رادر نیوزیلند جلوی دوربین ببرید؟

 

-مقامات نیولاین(مؤسسهء آمریکایی‏ تهیه‏کنندهء فیلم‏]هیچ‏وقت دربارهء محل‏ فیلمبرداری صحبتی به میان نیاورند.انتخاب‏ نیوزیلند فقط به این خاطر نبود که من در آنجا زندگی می‏کنم بلکه همه عقیده داشتند نیوزیلند از لحاظ تنوع مناظر ایده‏آل است. به علاوه ما از کمک‏های دولت نیوزیلند نیز بهره‏مند شدیم.آنها برای صحنه‏های نبرد یک گردان نظامی در اختیارمان گذاشتند. خیلی جالب بود.آنها تعداد زیادی شمشیر. کمان و سپر به ما دادند.

 

>زبان‏هایی که تولکین اختراع کرده‏ بود مشکل ساز نشد؟

 

-سعی کردیم به واقع‏گرایانه‏ترین وجهی آنهارا بازسازی کنیم.به علاوه فیلم زیرنویس‏ دارد.

 

>به کدامیک از پرسوناژها احساس‏ نزدیکی بیشتری می‏کنید؟

 

-بدون هیچ بحث و جدلی اعتراف می‏کنم‏ که یک کوتوله هستم.و بدون تردید بیلبو: چون ماجراجویی را دوست ندارد و ترجیح‏ می‏دهد.در خانه بماند و کنار آتش کتاب‏ بخواند.من هم وقتی پروژه‏ای را به پایان‏ می‏رسانم دوست دارم همین کار را بکنم.

«حلقه‏ای است از برای حکم‏راندن، حلقه‏ای است برای یافتن

 

حلقه‏ای است از برای آوردن و در تاریکی به هم پیوستن

 

حلقه‏ای سه برای پادشاهان الف در زیر گنبد نیلی

 

حلقه‏ای هفت برای فرمان‏روایان دورف در تالارهای سنگی

 

حلقه‏ای نه برای آدمیان که محکوم به‏ مرگ‏اند و فانی

 

و یکی از برای فرمان‏روای تاریکی

 

بر سریر تاریکش

 

در سرزمین موردو و سایه‏های آرمیده‏اش

 

حلقه‏ای است از برای حکم راندن،حلقه‏ای‏ است برای یافتن

 

حلقه‏ای است از برای آوردن و در تاریکی به‏ هم پیوستن

 

در سرزمین موردو و سایه‏های آرمیده‏اش»

 

تالکین:این اثر نه فقط ثمرهء الهام و تخیل، بلکه خون و عرق و اشک است.

 

به نظر تالکین،فانتزی موفق به خوانندهء خود این امکان را می‏دهد که‏ داوطلبانه و موقتا بی‏اعتقادی خود را نسبت به آن‏چه می‏خواند، کنار بگذراد و از این رهگذر،دنیای تخیلی را به عنوان‏ امری واقعی بپذیرد چنگ آورد و بزرگ‏ترین قدرت شود.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
درصورت بروز هرگونه مشکل و یا ارائه پیشنهاد و انتقاد، ما را از طریق لینک زیر در جریان بگذارید. باتشکر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 621
  • کل نظرات : 54
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 410
  • آی پی امروز : 92
  • آی پی دیروز : 126
  • بازدید امروز : 474
  • باردید دیروز : 233
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,310
  • بازدید ماه : 4,157
  • بازدید سال : 27,947
  • بازدید کلی : 1,138,652
  • کدهای اختصاصی
    جدول فروش فیلم ها
    فیلم (هفتــــــــگی) فروش
    Think Like a Man Too$29.2 M
    22 Jump Street$27.5 M
    Dragon 2 $24.7 M
    Jersey Boys$13.3 M